خوب گوش کن فارسی می نویسم و ساده. من امروز تو را نمی خواهم اما اینقدر شرف داشتم که در چهارچوب قانونی که در آن زندگی می کنم خواسته ام را بنویسم و دست آنها که گفتند "امانتدار" هستند بسپارم. تو چه کردی و من چه کردم را هم تو می دانی و هم من و هم دنیا! من امروز نه می ترسم نه پشیمان می شوم نه کمتر می خواهم نه بیشتر. هرچند که تو قانون را شکستی اما من هنوز می خواهم در چهارچوب قانون بمانم چون من از جنس تو نیستم و می خواهم تو را با همان قانون به سزای اعمالت برسانم. من نیامده ام که تسلیم تو بشوم. اگر می خواستم تسلیم بشوم که رای نمی دادم٬ بفهم نادان! پس دو راه دارم یا مثل تو خشونت را انتخاب کنم یا نا فرمانی مدنی.
امروز را به خاطر بسپار که بهترین روز زندگی ات است چون من امروز "نافرمانی مدنی" را انتخاب کرده ام. وای به روزی که "من" دست به خشونت ببرم.
اگر همراه من هستی پست راه من شماره ی دو را بخوان. اگر نه همینجا از همان راهی که آمدی برگرد و برو تا من به سراغت بیایم
No comments:
Post a Comment