نام ؟ -
شهرام. -
سن؟ -
٣٠-
چه مدت است متوجه شده اید كه مبتلا هستید؟-
یکسال است که متوجه شده ام. -
چگونه این موضوع را متوجه شدید؟ -
جهت ترك اعتیادم به بیمارستان مراجعه كردم در بیمارستان ازمن آزمایشات مختلفی گرفتند که یکی از این آزمایشات تست اچ آی وی بود. -
به این صورت بود که من متوجه شدم.
قبل از اینكه نتیجه را به شما اعلام كنند ، مشاوره ای با شما انجام ندادند ؟-
خیر، مشاوره ای با من انجام نشد. جواب آزمایشم را مستقیماً به خودم اعلام كردند. البته قبل از اینكه در مركز مشاوره آزمایشی انجام دهم در یك آزمایشگاه -
خصوصی نیز آزمایش داده بودم ، آنها به من گفته بودند كه مشكوك به اچ آی وی هستم بنابراین از قبل کمی آمادگی ذهنی داشتم.
زمانی كه متوجه شدید كه اچ آی وی مثبت هستید چه احساسی به شما دست داد؟ -
به شدت شوكه شدم و در ابتدا چند وقت باورم نمی شد.-
بعد از اینكه از شوك خارج شدی چه افكاری به ذهنتان خطور كرد؟-
نا امید شده بودم . تصمیم گرفته بودم كه مصرف مواد را ادامه دهم ولی چون به مركز مشاوره مراجعه كرده بودم مشاوران آن مركز مرا-
متقاعد كردند كه ادامه مصرف مواد نه تنها كمكی به من نمی كند بلكه باعث فعال شدن ویروس در بدنم میشود.آنها به من آموختند كه با
اچ آی وی هم می توان زندگی كرد و من هم متقاعد شدم كه اولاً اعتیادم را ترک کنم و دوما با اچ آی وی زندگی جدیدی را آغاز کنم.
- خانواده پس از اینكه متوجه شدند چه عكس العملی داشتند؟
- آنها پس از اینكه متوجه شدند مثل من شوكه و ناراحت شدند.
-چگونه خانواده از این موضوع مطلع شدند و چقدر طول كشید تا با این مطلب كنار بیایند؟
-مادرم اولین كسی بود كه مطلع شد . مدت زیادی طول نكشید كه خانواده با مشكل من كناربیایند ولی پدرم تا ماه
بعد در این مورد با من صحبتی نكرد ، بعد از گذشت این زمان از من در مورد نحوه آلوده شدنم سئوالاتی پرسید.
- اولین كسی كه در خانواده مطلع شد چه كسی بود و چه برخوردی داشت؟
- مادرم بود . او زمانی كه من برای گرفتن جواب آزمایش به مركز مشاوره مراجعه كرده بودم همراهم بود و اولین فردی از خانواده ام بود که
از این موضوع مطلع شد.
-آیا تغییری در رفتار آنان با تو ایجاد شد؟
- خیر ، تغییری در رفتار ایشان با من ایجاد نشد و خیلی زود با واقعیت كنار آمدند.
- شما قبل از اینكه به اچ آی وی مبتلا بشوی چه كاری انجام میدادی و برنامه زندگیت چگونه بود؟
- من قبل ازدر گیر شدن با این بیماری دانشجو بودم و در رشته كارشناسی عمران دانشگاه آزاد تحصیل میكردم وقصد داشتم جهت ادامه تحصیلات تكمیلی
به خارج از كشور بروم. فكر میكردم پس از پایان تحصیلم میتوانم فرد مفیدی برای جامعه خود باشم . ولی زمانی كه متوجه شدم كه به این بیماری مبتلا شده ام
كاملا از هدف خود فاصله گرفتم.مجبور شدم(در ایران) بمانم وحتی نتوانستم درسم را تمام كنم و دانشگاه را رها كردم.
- بعد از مبتلا شدن چه تغییراتی در برنامه زندگی شما ایجاد شد؟
-خوب البته طبیعی است كه من با ابتلا به این بیماری با شرایط جدیدی روبه رو شدم و نمی توانم به هیچ یك از اهداف قبلی خود فكر كنم. حالا
بیشتر به این فكر میكنم كه چگونه با مشكلی كه برایم پیش آمده كنار بیایم . هنوز بعد از گذشت یكسال ازاین موضوع هیچ تصمیمی برای آیند خودم ندارم.
- اگر میشد زمان را به عقب برگرداندچه كارهایی را انجام میدادی؟
- اگر میشد زمان را به عقب برگراند، با یك دید بهتری به زندگی نگاه میكردم . هیچ یك از كارهایی را كه نهایتا منجر به آلوده شدنم به این بیماری شد را
انجام نمی دادم مخصوصا رفتارهای پرخطری كه داشتم و بدون اینكه حتی فكرش را هم بكنم كه روزی ممكن است با انجام چنین رفتارهایی به این
بیماری مبتلا بشوم. ازهمه مهمتر اعتیاد كه ریشه همه مشكلاتم در زندگیم بود. مطمئنا هیچگاه سراغ اعتیاد نمی رفتم.
- چه توصیه ای برای دوستان خود داری ؟
- مواظب رفتارها و اعمال خود باشند نگذارند که هیچگاه اعتیاد زندگی آنها را خراب کند. از همه مهمتر مواظب باشند که اچ آی وی/ ایدز همیشه در
کمین است واگرمراقب نباشند مثل من درگیر خواهند شد.
No comments:
Post a Comment