یکشنبه ١٣ آبان١٣٥٨ در تاریخ انقلاب ، روزى بزرگ و فراموش نشدنى است. روزنامه اطلاعات مورخ١٤ آبان در صفحه دوم خود شرح وقایع
آن روز را اینگونه گزارش می کند:
" ساعت ١٠ و ۳۰دقیقه صبح گروهى از دانشجویان که از یک چهارراه قبل از سفارت آمریکا شروع به حرکت کرده بودند و در حال شعار دادن
در خیابان آیت اله طالقانی به سوی دانشگاه تهران می رفتند٬ هنگامی که جلوی در اصلی سفارت آمریکا رسیدند مسیر خود را تغییر دادند و پس از
گشودن زنجیرهای این در به داخل سفارت رفتند. در همان زمان گروهی از دانشجویان نیز از دیوار خود را به داخل سفارت رساندند و پیشروی
ساختمانهای داخلی سفارت را آغاز کردند. از همان لحظه های اول تصرف سفارت آمریکا٬ گروه های مختلف مردم در مقابل در سفارت اجتماع
کردند و به سر دادن شعارهای ضد آمریکایی پرداختند. دانشجویان در سه بیانیه ای که تا ساعت ١٨همان روز از طریق بلندگو پخش کردند اعلام
کردند که ساختمان اصلی سفارت تا ساعت١٥ به تصرف کامل درآمد. دانشجویان اعلام کردند که هرچند تصرف این ساختمان با مقاومت سه ساعته
و همراه با پرتاب گاز اشک آور از جانب تفنگداران آمریکایی همراه بود هیچ گونه آسیبی به طرفین وارد نیامد.
از ساعت ١٦ همان روز آزاد کردن گروهی ار ایرانیانی که به عنوان ارباب رجوع یا کارمند در داخل سفارت بودند آغاز شد و آمریکاییان با چشم
بسته به محل دیگری انتقال داده شدند."
پیش از آنكه دانشجویان به ساختمان اصلى سفارت برسند، دیپلماتهاى آمریكایى، مقدارى از اسناد را دردستگاههاى مخصوص خرد كن ریختند و ازبین
بردند و مقدار زیادى از اسناد را نیز سوزاندند و به خصوص نوارهاى میكروفیلم و حافظههاى كامپیوترى را نابود كردند.
در جریان اشغال سفارت آمریكا، ۷۲ آمریكایى به عنوان گروگان بدست دانشجویان افتادند. سه تن از دیپلماتهاى آمریكایى آن روز براى مذاكره با
وزیر خارجه به وزارت امور خارجه رفته بودند. پس از اشغال سفارت تا شب به امید حل شدن موضوع همان جا ماندند ولى بعد از آن در وزارت
خارجه به صورت تحت نظر در اختیار دانشجویان قرار گرفتند.
بیست سال بعد ...
پنجشنبه١٧ تير١٣٧٨ در كوي دانشگاه تهران٬ يك اعتراض معمولي به توقیف یک روزنامه و تصویب طرح اصلاح قانون مطبوعات شكل می گيرد.
قرار بود این اعتراض آرام و بی خطر پایان یابد اما ادامه اعتراض از محوطه کوی دانشگاه به خیابان کشیده می شود. ماموران نیروی انتظامی و
پس از مدتی "لباس شخصی ها" که بعدا به "انصار حزب الله" معروف شدند از را ه می رسند. نیمه های شب درگیری مختصری بین دانشجویان
و ماموران نیروی انتظامی روی می دهد. دانشجویان پس از سنگ پرانی ، یکی از سربازان نیروی انتظامی را به گروگان با خود به داخل خوابگاه
می برند و پس از مدتی رهایش می کنند. اما در اولین ساعات جمعه ١٨ تیر مامورین و لباس شخصی ها باز می گردند و حادثه ای تلخ رقم می خورد.
درهای اتاقهای خوابگاه پسران شکسته می شود و بسیاری دانشجویان کتک می خورند و بازداشت می شوند. براساس آخرین خبرها کشته شدن یک
دانشجوی سال آخر حقوق قضایی (عزت ابراهیم نژاد) که آن شب مهمان کوی دانشگاه بود قطعی است و یک دانشجوی پزشکی نیز چشم راست خود
را در جریان این حملات از دست داده اما اطلاع دقیقی از میزان مجروحین و بازداشت شدگان در دست نیست.
مقامات دانشگاه از میلیاردها ریال خسارت به کوی دانشگاه سخن می گویند و وزیر علوم استعفا می دهد اما محمد خاتمی رییس جمهور با این استعفا
موافقت نمی کند. همه مسولان از حوادث روی داده و حمله به خوابگاه دانشجویان سخن می گویند. رهبر نظام آیت الله خامنه ای دانشجویان را فرزندان
خود می خواند و می گوید که قلبش از این اتفاق جریحه دار شده اما حوادث همچنان ادامه می یابند.
دامنه این حوادث به دانشگاههای شهرهای دیگر هم کشیده می شود. مردم خشمگین از این جنایت٬ در حمایت از دانشجویان٬ به خیابان انقلاب که به
دانشگاه تهران منتهی می شود٬ می آیند اما لباس شخصیها با باتومهایشان بر تن و بدنشان می کوبند. این وسط دیگر به عابرین و دانش آموزان
دبیرستان های اطراف که در این شرایط تعطیل نشده اند هم رحم نمی شود .
لباس شخصیها و ماموران به کلاسهای اموزش زبان و موسیقی خیابانهای فرعی محل وارد می شوند و دستور تخلیه فوری کارکنان و دانش آموزان را
می دهند. البته کسی حق پا گذاشتن به خیابان انقلاب را ندارد. همه باید از خیابانهای جنوبی راهی برای دور شدن ازخیابان انقلاب پیدا کنند.
غروب سه شنبه ٢٢ تیر دانشگاه در دود گم شده است و شلیک گازاشک آور و آتش های برافروخته چشم ها را می سوزاند...